پذیرش نوآوری علمی دکتر رضا غلامی از سوی هیات حمایت از کرسی های نظریه‌پردازی

به گزارش روابط عمومی و امور بین‌الملل موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، اجلاسیه نهایی کرسی نوآوری «رویکردی تازه به عقلانیت سیاسی در اسلام» با ارائه حجت‌الاسلام دکتر رضا غلامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در روز یکشنبه 6 خرداد ساعت 10 صبح به صورت حضوری و مجازی برگزار شد و دکتر غلامی ضمن طرح اصلاحیه‌های نظریه خود به دفاع از آن پرداختند.

 

 به گزارش روابط عمومی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، اجلاسیه نهایی کرسی نوآوری «رویکردی تازه به عقلانیت سیاسی در اسلام» با ارائه رضا غلامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، صبح امروز یکشنبه ۶ شهریور ساعت ۱۰ به صورت حضوری و مجازی برگزار گردید. در این کرسی، حجت الاسلام نجف لک‌زایی، محسن رضوانی و علیرضا صدرا به عنوان داور و شریف لک‌زایی، احمدرضا یزدانی و مجتبی زارعی به عنوان ناقد شرکت داشتند.

 ششم شهریور ماه ۱۴۰۱، اجلاسیه نهایی کرسی نوآوری، به منظور ارزیابی نوآوری حجت الاسلام والمسلمین دکتر رضا غلامی، استادیار علوم سیاسی پژوهشگاه علوم‌انسانی و مطالعات فرهنگی با عنوان "نگرشی تازه به نظام عقلانیت سیاسی اسلام" در محل موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد. پس از طی مراحل چندگانه تایید طرح‌نامه ایشان در شورای تخصصی علوم اجتماعی هیات حمایت از کرسی های نظریه پردازی مستقر در دانشگاه علامه طباطبایی، مقرر شده بود نوآوری مزبور طبق ضوابط کرسی های نوآوری، مصوب شورای عالی انقلاب فرهنگی مورد ارزیابی قرار گیرد. اساتید گرامی آقایان دکتر نجف لک‌زایی، دکتر علیرضا صدرا و دکتر محسن رضوانی به عنوان داور و همچنین اساتید ارجمند دکتر احمد رضا یزدانی مقدم، دکتر شریف لک‌زایی و دکتر مجتبی زارعی به عنوان ناقد و همچنین دو محقق گرانقدر آقایان دکتر موحد ابطحی و دکتر امیر سیاه‌پوش به عنوان دبیران کرسی تعیین گردیدند. در اجلاسیه نخست که ۲۸ خرداد ۱۴۰۱ برپا گردید، دکتر رضا غلامی ضمن تبیین ابعاد و زوایای گوناگون نوآوری خود، به پرسش های اساتید ناقد و داور پاسخ داد. فرافلسفی و فرامعرفتی بودن عقلانیت عملی، عدم بسندگی به مفهوم و قلمرو رایج حکمت عملی و نیز افزایش قدرت عقل عملی با بهره گیری موثر و نظام‌مند از عقل ابزاری و دانش تجربی در قاعده سازی البته در ذیل عقل نظری ...، نقطه کانونی نوآوری وی محسوب می‌شد که آنرا با جزئیات توضیح داد. اساتید ضمن قبول اصل نوآوری مورد اشاره، مقرر نمودند علاوه بر رفع نقاط ابهام، برخی بخش های بحث تکمیل شود. پس از رفع ابهامات و تکمیل بحث، داوران و ناقدان موافقت نمودند با ملاحظه کیفیت قابل قبول بحث، اجلاسیه نهایی برگزار شود. در اجلاسیه نهایی، حجت الاسلام والمسلمین دکتر غلامی علاوه بر تشریح نوآوری خود، و همچنین اقدامات تکمیلی از زمان اجلاسیه اول تا اجلاسیه نهایی، در دو نوبت مجدداً به ابهامات و پرسش های مطرح شده پاسخ داد. نهایتاً هیات داوری در جلسه خصوصی با حضور نماینده ناظر هیات حمایت از کرسی های نظریه پردازی، دکتر علی اکبر مسگر، درباره نوآوری دکتر غلامی به شور نشست و نوآوری علمی او را با درجه عالی ( نمره ۸۵ از ۱۰۰ ) پذیرفت. به زودی متن کامل شرح نوآوری خود را در قالب یک کتابچه منتشر خواهم شد.

رضا غلامی- کرسی

 در این نشست دکتر غلامی،‌ پیش از هر چیز به تببین مفهوم عقلانیت و به طور مشخص عقل نظری و عقل عملی پرداختند. ایشان همچنین به مرزبندی منظور خود از عقلانیت با عقلانیت مدرن اشاره داشتند تا تأکید کرده باشند که به هیچ وجه غرب­گرایی دنبال نشده است. وی افزودند که در کتاب خود به تفصیل کارکردهای عقلانیت فرامعرفتی را توضیح داده اند.

حجت الاسلام غلامی در تشریح نسبت بحث خود با سیاست، سیاسی بودن را به معنای معماری سیاسی و نظام بخشی سیاسی دانسته و از کاربرد مباحث خود در حوزه های نظارت همگانی، شفافیت، رصد اجتماعی، امر به معروف از نهی منکر و ... سخن به میان آوردند. به باور ایشان ایده های وی می تواند در سایر حوزه های فرهنگی و اقتصادی نیز تأثیرگذار باشد؛  چراکه جامعه ای که شکل میگیرد تا زمانی که در سیاست سامان نیابد، نمی تواند در حوزه فرهنگی یا اقتصادی کاری از پیش برد.

به باور غلامی،‌ با صرف اتکا به دیدگاه های فارابی، خواجه نصیر، و ... نمیتوان در حوزه عقل عملی و کاربرد آن، بویژه در رقابت با دنیای مدرن غرب، قدم بزرگی برداشت. چراکه امثال فارابی در یک زمینه و زمانه خاصی سخن می گفتند. حتی ملاصدرا که باب های جدیدی را در حوزه حکمت عملی گشوده ولی نیاز به به روز رسانی و نوآوری های فراوانی دارد.

به همین جهت، به اعتقاد دکتر غلامی، تحول در علوم انسانی تنها با رجوع و اتکا به بزرگان متقدم فلسفه سیاسی و عقلانیت اسلامی ممکن نیست.

مجتبی زارعی

در ادامه این نشست، دکتر مجتبی زارعی به نقد اثر دکتر غلامی پرداخت. به باور ایشان، موضوع و موضع نوآوری نویسنده منقح و روشن نبوده و نمیتوان با آن ارتباط و نسبتی برقرار کرد. مضاف بر اینکه می بایست حکمت عملی بیشتر در اثر نویسنده پرداخته شود. توجه داشته باشیم که در فلسفه اسلامی هم بین حکمت نظری و عملی هیچگونه جدایی ای مفروض نبوده است، چنانکه درامام خمینی نیز با رویکردی صدرایی شاه جمع میان این دو هستیم.

ایشان همچنین افزودند: اگرچه حکمت به  عملی و نظری تقسیم شده است اما وقتی مقسم حکمت را مد نظر قرار می دهیم باید توجه کنیم که  حکمت عملی در دو سنت یونانی و اسلامی بخصوص در حکمت متعالیه متفاوت است ؛ دریونان اخلاق نیکو ماخوس نوشتند اما این نسخه ای و الگویی  برای عمل نبود و  صرفا بحث های نظری بود ، از سویی مگر  در حکمت اشراق برای حکمت عملی کتاب نوشتند ؟ ننوشتند چون جدا نبود در سنت های شرقی اینگونه نبود ، چون حکیم خودش مدیر بود و در سیاست مداخله و تصرف می کرد ، در حکمت متعالیه هم برای حکمت عملی کتاب ننوشتند بلکه با الگوی اسفاراربعه  در سیاست رفت و برگشت داشتند اگرچه صدرالمتالهین بخاطر عدم آمادگی جامعه ، در سیاست مداخله عملی نکرد اما امام خمینی در چشم انداز سنت صدرایی  به عکس سنت یونانی ، بین سیاست ، شریعت ، ففه و فلسفه جمع کرد و به نظر من او را در این نسبت فقیهِ حکیم می نامیم و با الگوی فقاهت حکیمانه به حکمت و سیاست پرداخت، درسنت صدرایی حکمت عملی و حکمت نظری را جدا نکردند همانطور که امام خمینی به عنوان قهرمان اسفار اربعه این کار را نکرد چون بنا به قول حکیم املی آیت الله جوادی حفظه الله برخی راه را یعنی راه و سیاست و اصلاح و اداره جامعه  را با نظر و فکر می روند و رفتند که به آنها صاحب نظر می گوییم برخی با بصر و دل به پیمایش راه می پردازند که صاحب بصر و صاحب دل اند و نیز برخی راه را مهندس گونه می روند و برخی غیر از مهندسی ، معماری هم  دارند و ایشان،   امام خمینی را مهندس معمار ارزیابی می فرمایند پس امام خمینی درسنت صدرایی حکمت نظری و حکمت عملی را جمع کردند ؛ از این منظر باید ارایه کننده محترم ، معلوم کنند که حکمت  را از چه زاویه ای مورد استفاده قرار دادند. 

شریف لک زایی

دکتر شریف لک زایی نیز به عنوان ناقد، به دو نکته مهم اشاره داشتند. اول اینکه بنا به ظاهر امر، بستر بحث نوعی بستر صدرایی تلقی می شود، حال این سوال به ذهن میرسد که از کجای این متن صدرایی بودن را میتوان استنباط کرد. بنظر این موضوع نیاز به تأمل بیشتری داشته و جا دارد تا مباحثی چون حرکت جوهری یا اسفار اربعه به متن افزوده شود تا در تبیین عقلانیت سیاسی اسلام بکار برده شود.

 نکته دیگر اینکه باید روشن شود که تلقی و انتظار ما از مفهوم حکمت چیست؟ بنظر در آثار ملاصدرا این نگاه ارسطویی پذیرفته شده است و هیچگونه تفکیکی بین حکمت نظری و حکمت عملی وجود ندارد. همچنین، نیاز است تا در خصوص رابطه وحی و فلسفه اسلامی نیز بحث بیشتر و اتخاذ موضع صورت گیرد.

به اعتقاد دکتر لک زایی،‌ البته پیشرفت کار آقای غلامی در اینجاست که ایشان خواسته اند بحث های فوق را در حوزه ای تمدنی به کار برند. و از این جهت به لحاظ ایجاد یک زمینه نظری و بستر بحث و گفتگو قابل توجه است.

دکتر احمدرضا یزدانی هم به عنوان دیگر ناقد، ضمن بیان اینکه در این معنای گسترده، می توان از عقل در اداره کشور نیز بهره برد، بیان داشتند که همین ایده و نظر در کارها و آثارفارابی نیز دیده می شود. به طوری که فارابی می گوید برای اداره یک جامعه و کشور، علاوه بر حکمت نظری، به یک حکمت عملی نیز نیاز داریم. چنانکه در آثار آیت الله جوادی آملی نیز به مفهوم عقل جمعی و تجربی برمی خوریم که به اعتقاد ایشان چنانچه ملتی تصمیم گیرد که بایستی مثلاً نظام جمهوری بر سر کار آید، به لحاظ عقلی هم حکم این است که چنین نظامی باید برقرار گردد.

در نتیجه به باور حجت الاسلام یزدانی، می توان از میراث فیلسوف فارابی و استاد جوادی آملی نیز بهره بُرد. البته بحث جدی و نکته کلیدی در پیاده کردن و عملیاتی کردن این اهداف و ایده های خوبِ نظری است.

صدرا- کرسی

در ادامه، داوران این نشست نیز به بیان نقطه نظرات خود پرداختند. دکتر علیرضا صدرا، بحثِ نسبتِ بین عقل عملی و نظری را از جمله مهمترین مباحث و چالشهای فلسفی دانستند که متفکرین بزرگی چون کانت نیز درگیر آن بوده اند. در فلسفه اسلامی نیز حتی در ملاصدرا صحبت نهایتاً صرفاً از تجمیع میان آن دو است و تنها درحضرت امام است که عقل و عشق یکی شده و فطرت عقلی و فطرت قلبی واحد است. در واقع امام بُعد عملی عقلانیت را بسط داده و به جمع آن دو تحقّق می بخشد.

حال، به اعتقاد دکتر صدرا، مسئله این است که بنا به چه سازوکاری عقل عملی و عقل نظری به یکدیگر ارتباط پیدا کرده و نزدیک میشوند؟ بنظر در اثر دکتر غلامی در این خصوص تلاش هایی صورت پذیرفته ولی قطعاً ابهامات و ایراداتی وجود دارد. ایشان افزودند که البته درخود بحث هم که سهل و ممتنع بنظر می رسد، مشکلاتی وجود دارد.

رضوانی- کرسی

در پایان نیز دکتر محسن رضوانی، به عنوان داور، اظهار داشتند که کار آقای غلامی در دو وجه همچنان ابهام دارد؛ یکی در نسبت میان عقلانیت سیاسی اسلامی با عقلانیت سیاسی متعارف غربی و دیگری در نسبت کار ایشان با تراث و سنت فلسفه اسلامی و متفکرانی چون فارابی، ابوعلی سینا، خواجه نصیر و ... . در واقع با وجود ظرفیت های فراوانی که در فیلسوفان برجسته ای چون فارابی نهفته است ولی کُدهای مشخصی از ایشان در اثر دکتر غلامی دیده نمی شود.

   برای مشاهده فایل تصویری این نشست، اینجا را ببینید. 

 

۶ شهریور ۱۴۰۱
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.