فرشته ابیانه تببین کرد: نوآوری‌های فیلسوفان مسلمان (فارابی و ابن سینا) در حکمت عملی

فرشته ابیانه تببین کرد: نوآوری‌های فیلسوفان مسلمان (فارابی و ابن سینا) در حکمت عملی
دکتر فرشته ندری ابیانه در همایش ملی «حکمت عملی؛ چیستی، مبانی، و روش‌ها» اظهار داشت: فارابی و ابن سینا به ترسیم رابطه میان فرد و اجتماع براساس تبیین رابطه میان عقل و دین پرداخته‌اند. در این مسیر اگرچه هر دو متفکر در مسائلی از جمله ماهیت، اهمیت، کارکرد، و اجزای حکمت عملی با یکدیگر اتفاق نظر دارند، لکن در مسائلی همچون تقدم اخلاق یا سیاست اختلاف نظردارند.

به گزارش روابط عمومی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، دکتر ابیانه، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا، در همایش مذکور به مطالبی پرداخت که در ادامه چکیده‌ای از آن‌ها از نظر می‌گذرد:

آراء فارابی در حکمت عملی

فارابی برخلاف ارسطو و افلاطون، نظم و سنت معینی برای اداره مدینه فاضله پیشنهاد نمی‌دهد. قوانین دینی را کافی می‌داند و به اصول و ضوابط اسلامی توجه دارد. در تدبیر منزل بحث مستقلی ندارد و آن را در ضمن مباحث سیاسی مورد توجه قرار می‌دهد. غایت اخلاق و سیاست را تحصیل سعادت دنیوی و اخروی می‌داند. به دنبال بیان هماهنگی تفکرات عقلی با الهیات توحیدی و تبیین رابطه میان عقل و وحی است. سیاست و اخلاق را مدّنظر قرار داده و در این زمینه آثار مهمی را از خود به جای گذاشته است. فلسفه اولی و احکام کلی را مطرح کرده تا به هدف خود در حکمت عملی یعنی کشف گزاره‌های عملی و چگونگی عملکرد انسان برای رسیدن به سعادت برسد. اگرچه معتقد است سعادت فرد و جمع قرین یکدیگر است اما بر تقدم سیاست بر اخلاق تأکید بیشتری دارد.

اصل مهم در بینش و تفکر فارابی «وحدت فلسفه، دین و سیاست» است. به بیان او چون در جامعه‌ای چهار چیز یافت شود سعادت این جهان و آن جهان برای مردم حاصل شود که عبارتند از: فضائل نظری، فضائل فکری، فضائل اخلاقی و صناعات عملی هدف نهایی فارابی نه سیاست که تحصیل سعادت به وسیله اکتساب فضائلی است که تحصیل سعادت را ممکن می‌سازد. او زندگی اجتماعی را وسیله‌ای برای رسیدن به سعادت دنیا و آخرت می‌داند زیرا کمال نهایی در اجتماع مدنی حاصل آید نه در اجتماعات ناقص‌تر. اگر مدینه فاضله در عالم نباشد، برای فیلسوف مرگ بهتر از زندگی است. فارابی هویت سیاست را در سه مسأله با مفاهیم اخلاقی گره می‌زند؛ اول، رئیس مدینه به‌عنوان قطب اقتدار سیاسی در دو جنبه بیان و اجرا. دوم، فصل ممیزه مدینه فاضله نسبت به دیگر جوامع و سایر حکومت‌های بشری که عبارت است از برپایی عدالت تام در اقصی نقاط مدینه. سوم، غایت‌الغایات مدینه فاضله که تحصیل سعادت دنیا و آخرت بوده و به وسیله عادت و استمرار بر کارهای نیک از روی میل پی در پی حاصل شود و به کسب سعادت منجر گردد. در این دیدگاه، کمال تامّ همان سعادت تامّ است و نبی و حکیم و انسان کامل، رئیس مدینه فاضله است. این نظریه شباهت بسیار به نظریه امامت دارد.

امتیاز حکمت عملی ابن سینا

در آثار ابن سینا مطالب حکمی رنگ کلامی به خود گرفته و در صدد دفاع عقلی از مبانی دینی است و تفاوت نگاه وی با فلاسفه غیرمسلمان (و حتی فارابی) خودش را نشان می‌دهد. هر چند فارابی هم به توافق میان عقل و شرع تأکید دارد، اما او با این وضوح به شرح آن نمی‌پردازد. 

 از نظر ابن سینا:

 »توحید» سنگ‌بنای تشکیل جامعه مدنی مبتنی بر شریعت است.

 وظیفه پیامبران، مصالح زندگی مردم است.

 بیان فلسفه عبادات و پاسخ به این سوال که چرا ملزم به انجام عبادات در قالب خاص، زبان معین و تکرار آن در اوقات مشخص هستیم.

 ابن‌سینا دین را علت محدثه جامعه و حافظ آن می‌داند و از آنجا که در فلسفه «علت محدثه، علت مبقیه هم هست» دین هم علت ایجاد جامعه انسانی و رسیدن به سعادت دنیوی و اخروی و هم ضامن حفظ آن است. 

 امتیازات آراء سیاسی ابن سینا:

 مدینه واقعی است نه مثالی

دیدگاه‌های دینی برآن غلبه دارد

به نظریه شیعه در امامت نزدیک است

وجه انتخاب نظریه امامت استواری آن بر نصّ و تصریح است.

 اشتراک نظر ابن سینا و فارابی:

 توجه هر دو حکیم به آموزه‌های دینی در بیان آراء اخلاقی و سیاسی، از جمله در مسأله نبوت و ارتباط آن با اخلاق و سیاست. همچنین هر دو، فیلسوف، رئیس، ملک، قانونگذار و امام را به یک معنی دانسته و بر هم تطبیق می‌کنند. ابن سینا حکمت نظری را مقدمه رسیدن به حکمت عملی می‌داند. وی با تفسیر خاص خود از نوامیس افلاطون، شریعت، و نبوت را مبنای حکومت قرار داده و با کمک مقدّمات حکمی، حکومت دینی را جانشین حکومت حکیم می‌کند.

 او اصلاح جامعه را در اصلاح فرد دانسته و عملکرد سیاستمداران در کیفیت اخلاقی مردم را مؤثر می‌داند. همچنین تقارن میان عقل و نقل در حکمت نظری را می‌پذیرد. کار عقل را تعیین کلیات و کار نقل را بیان مصادیق و نمونه‌های عملی می‌داند. غرض نهایی وی تحقّق مدینه عینی است. گفتنی است تأثیر تفکر شیعی اسماعیلی بر تفکر او مشهود است. 

 مقایسه

دیدگاه ابن سینا در امور نسبت به نظرهای مثالی و ایده‌آلی فارابی به واقع نزدیکتر، واقعی‌تر و دینی‌تر است، علت این امر به واسطه روزگار وی بوده است. او وضعیت سیاسی عصر خود را این‌گونه تشریح می‌کند: سیاستی مرکب از تغلب همراه با قلت کرامت و کمی سیاست جماعیه بوده و سیاست اخیار در آن کم و ناچیز است. 

 خاتمه

 تبیین اندیشه‌های فلاسفه مسلمان حاکی از این است که آراء ایشان نسبت به فلاسفه پیش از خود از نوآوری‌هایی برخوردار است که مدیون گرایشات اسلامی آنان می‌باشد. از آنجا که اسلام دینی مشتمل بر آراء اخلاقی، خانوادگی و سیاسی است، اندیشمندان مسلمان همچون فارابی و ابن سینا با بهره‌مندی از این آموزه‌ها و توجه به حکمت عملی و برقراری تعامل میان عقل و وحی و تعاضد این دو نسبت به یکدیگر آرایی عملی‌تر و کامل‌تر را ارائه داده‌اند؛ هر چند نگاه و بیان فارابی فلسفی‌تر و نگاه ابن سینا دینی‌تر، اسلامی‌تر و شیعی‌تر از فارابی است. چنانکه فارابی به تقدم سیاست و ابن‌سینا به تقدم اخلاق معتقدند. با این حال هر دو نگاه را می‌توان در ارائه دیدگاهی نو در حکمت عملی، مکمل هم دانست.

۴ بهمن ۱۴۰۱
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.