سخنرانی بابک عالیخانی با عنوان «حکمت تاریخ در اندیشه رنه گنون» برگزار شد

سخنرانی بابک عالیخانی با عنوان «حکمت تاریخ در اندیشه رنه گنون» برگزار شد
پانزدهمین سلسله‌نشست تخصّصی با عنوان «حکمت تاریخ در اندیشه رنه گنون»، در روز سه‌شنبه سوم آبان‌ماه 1401، ساعت 15 بعد از ظهر به‌صورت حضوری و مجازی، با سخنرانی دکتر بابک عالیخانی، برگزار گردید.

نشست تخصصی دکتر عالیخانی

به گزارش روابط عمومی و امور بین‌الملل مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، پانزدهمین سلسله‌نشست تخصّصی با عنوان «حکمت تاریخ در اندیشه رنه گنون»، در روز سه‌شنبه سوم آبان‌ماه 1401، ساعت 15 بعد از ظهر به‌صورت حضوری و مجازی، با سخنرانی دکتر بابک عالیخانی، برگزار گردید. خلاصۀ این سخنرانی در ادامه می‌آید:

«رنه گنون درکتاب شرق و غرب و نیز در کتاب بحران عالم مدرن کوشیده است تا ظهور تمدن مدرن را تبیین کند، ولی به ویژه در کتاب سیطره کمیت و علائم زمانه به نحو کامل‌تر و مفصل‌تر به این کار مهم و حیاتی پرداخته است. عالم مدرن بنا به تقریر رنه گنون، عالمی است که کیفیت ها و صفت ها و اسم‌های الهی را در پای بت کمیت، پاک قربانی کرده است. حذف سیستماتیک اسماء الله جزء لاینفک تمدن امروزی بوده است، حال آنکه در علوم متداول در تمدن‌های چینی و هندی و اسلامی، به رویه تقلیل و تحویل کیف به کم که مستلزم در هم شکستن تمثیل ها و آیت‌هاست، هرگز بر نمی‌خوریم. در یونان باستان نیز ریاضیات در نزد فیثاغوریان و افلاطونیان، طریق وصول به حقایق متافیزیکی بوده است، و نه وسیله سیطره بر طبیعت.
حاصل علم و تکنولوژی مدرن، همین بحران زیست محیطی و دگرگونی‌های اقلیمی است که در جای‌جای کتاب سیطره کمیت بدان اشاره شده است. به نظر می‌رسد که رنه گنون چند دهه پیش، حقایقی را در خشت خام می‌دیده است که اکثر ما امروز در آیینه هم نمی‌بینیم. نویسنده در تبیین عالم مدرن به نظریه ادوار و اکوار در نزد هندوان استناد می‌کند که در عرفان اسلامی و در حکمه الاشراق سهروردی نظیر آن را می‌توان یافت.
 بر حسب نظریه ادوار و اکوار، بشر در طی مراحل تاریخ خود، روز به روز از اصل خویش دور و دورتر می‌گردد و به تعبیر یونانیان باستان، مراحل چهارگانه زرین و سیمین و مفرغین و آهنین را یکی پس از دیگری طی می‌کند، به طوری که رفته رفته در بحبوحه ظلمات آخرزمان فرومی‌رود، تا با طلوع خورشید از مغرب، عهد زرین دیگری پدیدار آید و بساط تاریکی یکسره در نوردیده شود. در ادیان ابراهیمی از هبوط آدم علیه السلام سخن می‌رود که به نظر می‌رسد مقصود از هبوط، امری تدریجی است که از باغستان بهشت تا قعر ظلمات آخر زمان امتداد می‌یابد. در سوره التین می‌خوانیم «لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم ثم رددناه اسفل سافلین».
رنه گنون در این کتاب از دو مرحله انجمادی و انحلالی سخن می‌گوید. ظهور ماتریالیسم از نشانه‌های مرحله نخست بوده که خصوصا در قرن ۱۹ بیداد می‌کرده است. مرحله دوم، از دهه‌های نخستین قرن ۲۰ آغاز می‌شود و تا زمان ما هر روز بیش از پیش چهره خود را نشان می‌دهد. ظهور فیزیک نسبیت و کوانتوم و نیز روانکاوی از نشانه های مرحله دوم است.
در مرحله دوم، با الهام پذیرفتن از اشارات گرانبهای سوره کهف می‌توان گفت که در دیواره سد ذوالقرنین  شکاف‌ها می‌افتد و یاجوج و ماجوج، یعنی نیروهای تاریک روانی، بر عالم و آدم می‌تازند و دمار از تمدن بشری بر می‌آورند.
کتاب سیطره کمیت که از شادترین کتب نوع بشر به شمار می‌رود، در پایان از اصلاح کلی همه چیز سخن به میان می‌آورد و از آسمان و زمین نوینی که در همه سنن معنوی به ظهور آن عهد فرخنده نوید داده شده است.

رنه گنون، به ویژه در کتاب سیطره کمیت، توفیق یافته است که بدو و ختم تاریخ را بر اساس اصول حقیقی تبیین کند. ویکو و هگل و آگوست کنت و مارکس هیچ یک نتوانسته بودند که از عهده این مهم برآیند و کشتی‌های آنها در دریای متلاطم روزگار متلاشی شده بود.» 

۴ آبان ۱۴۰۱
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.