حجت‌الاسلام عسکر دیرباز مطرح کرد: نگاه فلاسفه مسلمان به واقع‌گرایی فلسفی و تقابل با نسبی‌گرایی و شکاکیت

حجت‌الاسلام عسکر دیرباز مطرح کرد: نگاه فلاسفه مسلمان به واقع‌گرایی فلسفی و تقابل با نسبی‌گرایی و شکاکیت
به گزارش روابط عمومی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و به نقل از ایکنا، دکتر عسکر دیرباز، رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، ضمن نگاهی گذرا به واقع‌گرایی معرفتی در فلسفه تصریح کرد: در فضای فلسفه اسلامی عموم فلاسفه اسلامی قائل به واقعیت‌هایی پیرامون ما هستند و برای آن استدلال‌های بسیاری بیان کردند.

پنلِ صبحگاهی پیش‌نشست بین‌المللی همایش «واقع‌گروی معرفتی در فلسفه اسلامی و چالش‌های پیشِ رویِ آن»، در روز یکشنبه 26 شهریور ماه 1402، با حضور حجت‌الاسلام والمسلمین «عسکر دیرباز»، رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران؛ دکتر «حسن عبدی»، عضو هیات علمی دانشگاه باقرالعلوم (ع)؛ و حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر «مهدی عبداللهی»، مدیر گروه فلسفه علوم انسانی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، در بستر مجازی برگزار شد. قرار بر این بود که در این پیش‌همایش استاد «غلامحسین ابراهیمی دینانی» نیز سخنرانی داشته باشد که به دلیل کسالت ایشان میسّر نشد.

در ابتدای نشست حجت‌الاسلام و المسلمین عسکر دیرباز؛ رئیس مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با عنوان «نگاهی گذرا به واقع‌گرایی معرفتی» سخنرانی کرد که گزیده آن را در ادامه می‌خوانید؛

درباره رئالیسم و نقطه مقابل آن که ایدئالیسم است در تاریخ فلسفه مطالب بسیاری گفته شده و هنوز هم این پرونده مفتوح است و همچنان مفتوح باقی خوهد ماند. تحولات فکری که در جوامع بشری پیش می‌آید می‌تواند مسائلی برای واقع‌گرایی ایجاد کند و موجب شود تقریرهای جدیدی با توجه به آن اشکالات به وجود آمده، از واقع‌گرایی ارائه شود و کمک کند مدافعین واقع‌گرایی در مواجهه با این چالش‌ها و معضلاتی که به وجود می‌آید بتوانند پخته‌تر و دقیق‌تر و با ژرف‌بینی بیشتری از واقع‌گرایی دفاع کنند؛ همچنانکه ایدئالیسم هم در تاریخ فلسفه تحولات زیادی پیدا کرده و مدافعین سرسختی داشته و دارد. این تفاوت‌ها یا رقابت‌های فکری و علمی می‌تواند بسیار مفید واقع شود از این جهت که این اشکالات و ایرادات و گفت‌وگوها کمک کند ابعاد حقیقت بیشتر آشکار شود و توانمندی ذهن بشری در دریافت حقیقت آشکارتر شود. خود این برای تکامل فکر بشری که تاثیرگذار در تکامل رفتار و انگیزه‌های او است، می‌تواند موجب پیشرفت و تکامل فکری و اخلاقی و معنوی بشریت شود.

اعتقاد فلاسفه اسلامی به واقعیت بیرونی

اگر بخواهیم در فضای فلسفه اسلامی به این بحث اشاره کنیم، در فضای فلسفه اسلامی عموم فلاسفه اسلامی قائل به واقعیت‌هایی پیرامون ما هستند و باور دارند جهان واقعیت دارد، خدا واقعیت دارد، دیگران واقعیت دارند و آنچه در ذیل این واقعیت‌ها قرار می‌گیرد با اثبات و احرازشان دارای واقعیت هستند. اینجا فیلسوف اسلامی این مطلب را از راه استدلال و اصول و مبانی فکری که دارد و روش قیاسی و برهانی که دارد مدلل و اثبات می‌کند. این اثبات ممکن است از استدلال‌های ساده شروع شود و در قالب استدلال‌های پیچیده‌تر تداوم پیدا کند. وقتی ما نقطه مقابل واقع‌گرایی را در تاریخ فلسفه دنبال می‌کنیم به سفسطه می‌رسیم. عده‌ای به اینجا رسیدند که گفتند ما نمی‌توانیم واقعیتی را اثبات کنیم؛ یا باید نسبت به واقعیت لاادری باشیم و سکوت کنیم یا اینکه اگر ادله‌ای برای اثبات واقعیت نداشتن ارائه کردیم باید انکار واقعیت کنیم. در نقطه مقابل، با استدلال‌هایی که در تاریخ فلسفه در تایید هر دو دعوی وجود داشته فلاسفه تلاش‌های فراوانی انجام دادند تا بتوانند این دو ادعا را رد کنند و اثبات کنند حقایق و واقعیت‌هایی مستقل از ما و اندیشه ما وجود دارد.

توانمندی دستگاه معرفتی انسان در کشف واقعیت

قدم دوم این است که ما چگونه می‌توانیم احراز کنیم واقعیت‌هایی در خارج از ذهن ما وجود دارد. ممکن است حقایقی وجود داشته باشد ولی ما نتوانیم با دستگاه معرفتی خودمان به آن دست بیابیم. پس ما باید ببینیم چگونه می‌توانیم اثبات کنیم آنچه ادراک می‌کنیم مطابق با واقعیت بیرونی است. بنابراین گام دوم در این زمینه توانمندی دستگاه معرفتی انسان در کشف واقعیت است. در این زمینه دو دسته ایراد و اشکال ذکر شده است. یک دسته ایرادها در زمینه شک و شکاکیت است؛ چه شکاکیت مطلق و چه شکاکیت نسبی. شکاک می‌گوید هر ادراکی که ادعا شود مطابق با واقع است مواجه با شک و تردید است. دسته دوم نسبیت در معرفت است. در اینجا ادعا می‌شود هر کسی با ویژگی‌های ذهنی و پیش‌یافته‌ها و پیش‌داوری‌هایی که دارد می‌تواند به وجوهی از واقعيت دست پیدا کند و اینگونه نیست بتواند اثبات کند آنچه به دست آورده واقعا واقعیت است. ممکن است واقعیت باشد، ممکن است واقعیت نباشد و ما نمی‌توانیم تفوق واقع‌گرایانه یک برداشت بر برداشت‌های دیگر را احراز کنیم. به هر حال این هم گام دومی است که اندیشمندان باید در آن تامل کنند و موجب تقویت مباحث فلسفی شوند.

نکته پایانی این است که این مباحث از منظر عقل‌گرایی و اینکه ما عقل و نیروی تفکر را به عنوان معیار برای دریافت و داوری و استدلال بدانیم مطرح است. در کنار این می‌توانیم از حقایق دینی و آنچه از راه وحی و گزاره‌های وحیانی از طریق انبیا به ویژه خاتم انبیا در اختیار بشریت قرار گرفته است استفاده کنیم و ببینیم چه حقایقی در ادیان واقعی الهی و به ویژه دین مقدس اسلام آمده است تا با نگاه واقع‌بینانه و واقع‌شناسانه این مسئله را پیگیری کنیم و اگر از این منظر پیگیری کنیم می‌توانیم اینطور ادعا کنیم هر آنچه از حقایق به عنوان حقایق دینی گفته شده واقعیت‌هایی هستند که در صورت توانمندی عقل بشری، می‌تواند به آنها پی ببرد مگر اینکه محدودیت‌هایی برای عقل بشری وجود داشته باشد.

از یک نگاه دیگر هم می‌توانیم این مسئله را دنبال کنیم و آن نگاه کسانی است که با کشف و شهود در این وادی قدم گذاشتند و خواستند واقعیت‌هایی را با کشف و شهود به دست بیاورند. ما باید این خط مشی عرفا را وقتی می‌خواهیم از واقع‌گرایی بحث کنیم مد نظر قرار دهیم و این جنبه مغفول واقع نشود چون این نگاه هم می‌توان در کنار نگاه عقلانی و نگاه دینی در پیشبرد واقع‌گرایی فلسفی مفید باشد. اگر بتوانیم با این سه نگاه این مسئله را پیگری کنیم می‌توانیم قدم‌های بلندتری برداریم و در تعامل با اندیشمندانی که در این زمینه قلم می‌زنند گفت‌وگوهای خوبی داشته باشیم و به جمع‌بندی‌های خوبی برسیم.

۲۶ شهریور ۱۴۰۲
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.