در نشست علمی اخیر، کتاب «چرا به باورهایمان باور داریم؟» با حضور استاد مصطفی ملکیان، دکتر محسن جوادی و دکتر حسین وفاپور (مترجم کتاب) مورد بررسی قرار گرفت. دکتر وفاپور در این نشست به تحلیل کتاب در زمینه «الهیات عصبشناسی» پرداخت، حوزهای که به تلاقی عصبشناسی و الهیات میپردازد و تلاش میکند تا رفتارها و تجربههای دینی را با فناوریهای تصویربرداری مغزی تحلیل کند.
دکتر اندرو نیوبرگ، نویسنده کتاب و عصبشناس برجسته، در این اثر به بررسی ریشههای بیولوژیکی تمایل انسانها به مذهب و معنویت پرداخته است. در این نشست، چالشهای مربوط به باورهای دینی و ضرورت بازنگری در آنها مطرح شد. همچنین نقدهایی به روششناسی نیوبرگ و محدودیتهای ابزارهای تصویربرداری مغز در ثبت تجربیات معنوی ارائه گردید.
در پایان، مترجم کتاب بر اهمیت توجه به جنبههای متافیزیکی و معنوی پدیدههای دینی تأکید کرد و گفت که این کتاب به دنبال درک عمیقتری از تجربیات دینی است.
در نشست علمی، کتاب «چرا به باورهایمان باور داریم؟»، با حضور استاد مصطفی ملکیان، دکتر محسن جوادی و دکتر حسین وفاپور(از مترجمان کتاب) مورد بررسی قرار گرفت. دکتر وفاپور در این نشست به معرفی و تحلیل این کتاب در حوزه «الهیات عصبشناسی» پرداخت که به تلاقی عصبشناسی و الهیات میپردازد و تلاش میکند تا تجربهها و رفتارهای دینی را با استفاده از فناوریهای تصویربرداری مغزی تحلیل کند. این حوزه علمی نسبتاً جدید، که به عنوان «نوروتئولوژی» نیز شناخته میشود، از دو یا سه دهه پیش آغاز شده و با پیشرفتهای فناوری جدید به دانشمندان این امکان را میدهد که همبستگی میان پدیدههای عصبی و تجربیات معنوی را مطالعه کنند. در ایران، با وجود زیرساختهای فناوری مانند «مرکز ملی نقشهبرداری مغز»، پژوهشهای تخصصی در این زمینه به دلیل کمبود کارهای گروهی و میانرشتهای محدود است.
دکتر اندرو نیوبرگ، نویسنده کتاب، عصبشناس برجستهای است که در زمینه تصویربرداری مغز و عصبشناسی دین پیشگام محسوب میشود. او مدیر تحقیقات در مرکز پزشکی میرانا بریند و استاد دپارتمان علوم تحقیقات دینی در دانشگاه توماس جفرسون است. در کتاب «چرا به باورهایمان باور داریم»، نیوبرگ به بررسی ریشههای بیولوژیکی تمایل انسانها به مذهب و معنویت میپردازد. ساختار کتاب شامل سه بخش اصلی است: چگونه مغز برای ما واقعیت را میسازد، اخلاق و رشد کودکی و مغز و باورهای معنوی.
در این نشست، چند نکته کلیدی از کتاب و حوزه الهیات عصبشناسی مطرح شد. یکی از نکات اصلی، چگونگی شکلگیری باور دینی و تأثیر آن بر زندگی فردی بود. نیوبرگ بر ضرورت اصلاح و تکمیل باورهای دینی تأکید کرده و میگوید که این باورها نیاز به بازنگری دارند. همچنین، محدودیتهای ذهن در درک واقعیت و تأثیرات محیطی بر آن نیز از دیگر موضوعات مورد بحث قرار گرفت. احترام به مقدسات و افزایش شفقت و احترام به عقاید دیگران نیز از نکات مهم دیگری بود که در این سخنرانی به آن پرداخته شد.
مصطفی ملکیان به نقد ترجمه عنوان کتاب پرداختند و بر این نکته تأکید کردند که ترجمه دقیقتر عنوان کتاب باید به «چرا به آنچه باور داریم، باور داریم؟» تغییر یابد. پروژه فکری نیوبرگ در دو محور اصلی تحلیل شد: مغز به عنوان تولیدکننده و مغز به عنوان تأثیرپذیر. همچنین، کشاکش میان تمایل نیوبرگ به حفظ دین و نتایج شکاکانه تحقیقات او مورد بررسی قرار گرفت و بر این نکته تأکید شد که نسبیگرایی معرفتی او در این کتاب میتواند مشکلاتی به همراه داشته باشد.
در ادامه دکتر جوادی به نقد روششناختی نیوبرگ در این کتاب نیز پرداخت و به این نکته اشاره کرد که ابزارهای تصویربرداری مغز تنها قادر به ثبت جنبههای عینی تجربیات معنوی هستند و نمیتوانند جنبههای ذهنی و درونی را اندازهگیری کنند. در بخش پایانی نشست، حضار سؤالاتی درباره ابهام در تعاریف بنیادین، زبان بینارشتهای، دین به مثابه ساخته بشر، شکاکیت در برابر نسبیگرایی، مفهوم «زندگی خوب و خوش» و مسئولیت اخلاقی در قبال باورها مطرح کردند.
در نهایت مترجم بیان داشت که کتاب «چرا به باورهایمان باور داریم؟» با تحلیل علمی و بیولوژیکی تجربیات دینی، تلاش دارد تا به درک عمیقتری از این تجربیات بپردازد. با این حال، نقدهای فلسفی و روششناختی بر اهمیت توجه به جنبههای متافیزیکی و معنوی پدیدههای دینی تأکید دارند.