به مناسبت بزرگداشت حکیم صدرالمتألهین، نشست علمی «امتدادهای تربیتی حکمت متعالیه» با حضور پژوهشگران و اندیشمندان فلسفه اسلامی در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، شعبه قم برگزار شد. این نشست با سخنرانیهای حجتالاسلام والمسلمین دکتر سید احمد غفاری قرهباغ و حجتالاسلام والمسلمین دکتر ابوالحسن غفاری همراه بود و محور اصلی آن بررسی ظرفیتهای تربیتی حکمت صدرایی و ضرورت امتداد آن در نظام تعلیم و تربیت بود. در این نشست، دیدگاههای مختلف پیرامون امکان امتداد فلسفه اسلامی و تأثیر آن در علوم انسانی و تربیتی بررسی شد و مباحثی درباره عقلانیت رئالیستی، توحید محوری، حرکت جوهری و پیوند دیالکتیکی نظر و عمل در نظام تربیتی اسلامی مطرح گردید.
نشست علمی «امتدادهای تربیتی حکمت متعالیه» به مناسبت روز بزرگداشت حکیم صدرالمتألهین با حضور جمعی از اندیشمندان و پژوهشگران فلسفه اسلامی در موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، شعبه قم، برگزار شد. این نشست در روز شنبه ۳ خردادماه ۱۴۰۴ برگزار گردید و شامل سخنرانیهای حجتالاسلام والمسلمین دکتر سید احمد غفاری قرهباغ و حجتالاسلام والمسلمین دکتر ابوالحسن غفاری بود.
در ابتدای این نشست، دکتر ابوالحسن غفاری به بررسی امکان امتداد تربیتی حکمت متعالیه پرداخت و سخنان خود را در سه محور اصلی ارائه کرد: تعریف حکمت از نظر ملاصدرا، انسانشناسی صدرایی، و مفهوم عینالربط بودن انسان. وی با بررسی تعاریف ملاصدرا از فلسفه، به ارتباط این اصول با نظام تربیتی پرداخت. در ابتدای جلد اول «اسفار»، ملاصدرا هنگام ورود به مباحث وجودی، توجه ویژهای به مسائل تربیتی دارد و فلسفه را بهعنوان استکمال نفس انسانی از طریق شناخت حقایق موجودات تعریف میکند.
دکتر غفاری با اشاره به مفهوم «تشبه به اله» در حکمت صدرایی، آن را بنیان اساسی برای تبیین نقش تربیتی فلسفه اسلامی دانست و تأکید کرد که اگر آموزههای حکمت صدرایی در نظام تعلیم و تربیت امتداد یابند، شاهد تحولی عمیق در این حوزه خواهیم بود و از تأثیرپذیری از مکاتب ترجمهای و پوزیتویستی، که فلسفه اسلامی را کنار زدهاند، فاصله خواهیم گرفت.
وی در ادامه به انسانشناسی صدرایی پرداخت و ضمن اشاره به اهمیت نفس و بدن در اندیشه ملاصدرا، بیان کرد که انسان در دیدگاه صدرایی موجودی پویا و در حال ترقی است. انسان همچون مسافری است که باید تا ابدیت سفر کند و غایاتی که در این مسیر وجود دارد، برای او از اهمیت بالایی برخوردار است. ملاصدرا معتقد است که انسان دارای دو مرتبه از فطرت است: فطرت اولیه و فطرت ثانویه، که با انتخاب و اراده خود، باید فطرت ثانویه را مطابق با فطرت اولیه پرورش دهد. در بحث عینالربط بودن انسان، وی بیان کرد که ملاصدرا هویت انسان را بهعنوان امری وابسته به خداوند معرفی کرده و ارتباط وجودی انسان را اساس درک کرامت حقیقی میداند.
در ادامه، دکتر سید احمد غفاری با تأکید بر ضرورت امتداد تربیتی حکمت متعالیه، این بحث را یکی از مباحث اضطراری و زمینمانده دانست و بر لزوم پرداختن به آن تأکید کرد. وی در ابتدای سخنان خود وضعیت فلسفه اسلامی را بررسی کرد و بیان کرد که فلسفه اسلامی در افقی ورای ابرها قرار گرفته و انسانهای زمینی با آن ارتباطی ندارند. این امر باعث شده که فلسفه اسلامی نتواند در علوم انسانی و تربیتی تأثیرگذاری مناسب داشته باشد. وی سپس به دیدگاههای مخالفان امتداد فلسفه اسلامی پرداخت و مهمترین دلیل آنها را تمرکز فلسفه اسلامی بر وجودمحوری و عدم امکان ورود آن به حوزه اراده دانست. در مقابل، وی تأکید کرد که فلسفه اسلامی در حیطه وجود، قابلیت بررسی اراده را دارد و امتداد فلسفه اسلامی در حوزههای علمی و تربیتی، تنها راه جلوگیری از نفوذ سکولاریسم است؛ چراکه تا زمانی که دانشهای علمی همچون اقتصاد سکولار باقی بمانند، نظامهای فکری نیز تحت تأثیر سکولاریسم قرار خواهند گرفت.
در ادامه نشست، ظرفیتهای حکمت صدرایی برای امتداد تربیتی مورد بررسی قرار گرفت. دکتر غفاری برخی از مهمترین ظرفیتهای این حکمت را مورد تأکید قرار داد، از جمله عقلانیت رئالیستی که بر واقعیت خارجی تمرکز دارد و نافی سوبژکتیویسم کانتی و آزادی اگزیستانسیالیستی است. او اشاره کرد که نظریه تربیت مبتنی بر الگوپذیری در حکمت صدرایی مطرح است، برخلاف نظریه فردگرایی غربی که هر فرد را متمایز از دیگری دانسته و الگوی واحدی را رد میکند. این نگاه تربیتی باعث تقویت نظریه امامت و رد تکثرگرایی بیضابطه در نظام تعلیم و تربیت اسلامی میشود.
از دیگر ظرفیتهای حکمت صدرایی، توحید محوری حداکثری است که منجر به تربیت مبتنی بر ارتباط انسان با خدا میشود. در این نظام، انسان بهعنوان عینالربط با خداوند شناخته میشود و تمامی تأثیرات تربیتی از جانب خداوند صورت میگیرد. وی در بخش دیگری از سخنان خود به نظریه تشکیک وجود در حکمت متعالیه اشاره کرد که نگاه آرمانگرایانه و واقعگرایانه را تلفیق کرده و در تعریف تربیت تأثیرگذار است. همچنین حرکت جوهری در حکمت صدرایی تأکید میکند که تربیت، فرایند تغییر جوهری ذات انسان است، نه صرفاً تغییر ظاهری رفتار او. بنابراین، این تغییر انتها ندارد و شامل همه افراد، حتی سالمندان، میشود. علاوه بر این، بر اساس نگاه صدرایی، تربیت امری فرایندی است و باید با صبر و حوصله دنبال شود. در این نظام، هویت تعلقی نفس به بدن نشان میدهد که در تعلیم و تربیت، توجه به بدن و ابعاد مادی وجود نیز باید مورد تأکید قرار گیرد.
در پایان نشست، اساتید تأکید کردند که نظریه تربیت اسلامی باید مبتنی بر فطرت باشد و فردگرایی افراطی را کنار بزند. همچنین، باید رابطه تکوینی قوه و فعل در تربیت مدنظر قرار گیرد، زیرا هر رفتار و تصمیمی تأثیر تکوینی دارد که نمیتوان آن را نادیده گرفت. تقابل جریان حق و باطل در تعلیم و تربیت معنا پیدا میکند و انسان باید در مسیر اسماء جمال الهی قرار بگیرد و در برابر اسماء جلال مقاومت کند. در نظام تربیتی اسلامی، تنها شاخص صحیح برای نظارت تربیتی، خودکنترلی درونی برخاسته از حکمت صدرایی است، نه شاخصهای بیرونی.